یک مسافر دیگر مشاعره را نشان داد و راننده بلافاصله موافقت خاطرات سکسی کرد که سوار او شود تا در کابین ادامه یابد

Views: 4420
یک رهگذر بین خیابانها در یک روستای کوچک شهری از بین رفت و با رای گیری در بزرگراه قدم زد ، اما کسی متوقف نشد. به جز كسی كه او نیز وقتی شنیده خاطرات سکسی بود كه پول ندارد ، از آنجا فرار می كند ، اما در آن لحظه سینه الاستیک و آبدار نشان داده شد كه به منظور تغییر خواسته راننده حرکت می كرد و به او اجازه می داد كه در اتومبیل خود بنشیند.