کالکیز تصمیم گرفت به طور رایگان از شهر خود به دهکده خود برسد ، اما شخص معلوم شد حیله گرتر است و ماشین را در کوه های وسط بیابان متوقف کرد ، اما از او خواست که مکیدن کند ، یا او می تواند با پای پیاده برود. او چارهای جز پاشیدن کف دست و شروع به بلند کردن مصالح آن هنگام جمع شدن زالوپا و پوست ختنه گاه شن و ماسه لایو سکسی نداشت. دختر شروع به کار با دهان خود کرد و سعی کرد تا خفه نشود و عمیقاً فشار نیاورد ، اما باز هم این گزینه برای عضویت قهرمان مناسب نبود و سرش را با زور به جهنم زد.