همسایه ای در وسط شب از پنجره به طرف همسایه چربی خود که آنقدر خوابیده بود خزش کرد که آلت تناسلی خود را درون واژن چسبناک سکس داخلی چسباند ، بنابراین او حتی گوش او را نیز هدایت نکرد. در حالی که چربی در حال نوک زدن چوبی بود که یک روان کننده فراوان به شکل مخاط سفید ایجاد می کرد ، در آن لحظه خروپف وحشی از دهانش بیرون آمد ، لب هایش هنگام خستگی از خروپف مانند لکوموتیو لرزید و بعد از آن به پایان رسید.