پین کور ازبکستان عاشق یک اسب سوار داغ شد ، که قرار بود تحت این قرارداد 5 سال خدمت کند ، او قول داد که منتظر بماند تا اینکه او از بین نرود و او به او گفت که در این مدت او را برای او عروسی عالی و یک خانه به دست می آورد. در پایتخت ازبکستان. در اینجا ، سالها انتظار منتظر ماند ، او از یک خانم جوان به یک زن اشتها آور تبدیل شد و او را در خانه والدینش ، در یک لباس سنتی برای ازبک ها ، ملاقات کرد. او جدول را گذاشت ، اما او غذا را لمس نکرد ، فقط پرسید والدینش کجا هستند و وقتی فهمید که آنها تنها در خانه هستند ، بلافاصله او را به اتاق خواب کشید ، جایی که همسر آینده را با سرطان پراکنده کرد ، و او با تمام خوشحالی ناله کرد ، سرانجام او یک عضو زنده را در سیناله خود احساس کرد ، زیرا منتظر صبر و تحمل و با هیچ کس ، هیچ کس نبود. خوب ، به جز وسایل دوجنسه سکس مصنوعی ساخته شده از لاستیک ، و فقط چند بار ، من واقعاً آن را دوست ندارم ، من سفارش دادم و با اندازه از طریق نامه اشتباه کردم. بنابراین خوب است و او امیدوار است که همیشه چنین باشد و هیچ نگرانی در مورد اینکه نمی توانم خانه ای بدست بیاورم وجود ندارد ، والدین من همیشه به شما کمک می کنند.