دختری وحشت زده پس از دوش وارد یک لکنت شد و هنگامی که سارق را سکس برازرس در نقاب دید ، به گوشه ی زمین سقوط کرد.

Views: 3873
یک روز عادی بود ، قهرمان ما در صبح زود از خواب بیدار شد ، کمی با کلاه خود سرخ شد و سکس برازرس به سمت دوش رفت. او را ترک کرد ، در یک حوله پیچیده ، در یک وحشت وحشی ، به زمین فرو ریخت و با خزیدن در گوشه ای خزید. در اتاق او غریبه ای در ماسک سیاه و کاپوت بود ، یک صدای بی ادبانه دستور داد تا او را لباش کند ، اما او در حیرت بود.