چشمانش را باز کرد و جلوی خود یک دهقان تند و کیف سکسی زننده را با درین ضخیم دید

Views: 1671
گاییدن دسته
جوراب کیف سکسی
آرام در رختخوابی که برای شب ساخته شده بود به خواب رفت و از اینکه کسی در آن کوهنوردی می کند بیدار شد ، یعنی پیاده روی برای مشاغل. با ترس ، او با چشمان باز به بیرون پرید و پوزه خود را درست در عضو چسبناک دفن کرد. مردی بی خانمان به او تکیه داد و شب را در یک اتاق همسایه گذراند ، او شروع به التماس کرد که برای کمک خواستار نشود و با درخواست چاقو را به گلوی خود انداخت تا به کیف سکسی آرامی او را خوشحال کند.