با صبر ، عزیز ، او در حال تمام شدن است ، شوهر در حال اطمینان دادن به همسر جوان است ، که او داستان سکس بامحارم برای یک نگاه به یک دوست فروخته است

Views: 2709
آن مرد کار ندارد و پول در صفر است ، اما او می خواهد یک پیشوند بخرد ، همسرش را متقاعد می کند که به او کمک کند. و آن احمق موافقت داستان سکس بامحارم می کند ، نمی داند چه چیزی است ، اما وقتی شوهرش با یک پول پول به یک دوست می آید و با چشمان گرسنه به او نگاه می کند. سپس برای او مشخص شد که این پول برای چه چیزی است ، اما باز کردن آن خیلی دیر شده بود و به همین دلیل مجبور شد حضور دیگران را در بیدمشک خود تحمل کند.