منشی وارد مطب شد و با کمترین صدای او زمزمه کردم ، قهوه شگفت انگیز درست کردم و در حالی که سینی را روی میز گذاشتم ، سرطان را جلوی خود خم کرد ، دستش باسنم را زیر دامنم پایین انداخت. این خانم بدون لباس زیر بود ، او ترجیحات رئیس را از قبل می داند و به همین دلیل هرگز در محل کار ترسو نمی پوشد. به طوری که او وقت خود را برای از بین بردن آنها تلف نمی کند ، بلکه بلافاصله در واژن مرطوب فرو می رود ، اما امروز برنامه های او کمی تغییر کرده است و سکس با کس تپل به جای یک سوراخ معمولی ، مردی الاغ خود را بالا می برد.